- شهدا, شهرستان سرایان

شهید سید محمد مهدی نقیبی

اطلاعات شهید :

كدشناسايى :1792567
كدبايگانى :6416026

نام و نام خانوادگی :  سید محمد مهدی نقیبی

نام پدر : سید ذبیح الله

سن شهادت : هجده

تاريخ‌تولد:20/01/1346

ش.ش :2

محل‌صدورشناسنامه :فردوس

تاريخ شهادت :21/11/64

نام دانشگاه : مرکز تربیت معلم فردوس

رشته تحصیلی : آموزش ابتدایی

مقطع تحصیلی : کاردانی

نوع حادثه :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى

شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه

استان :بنيادشهيداستان‌خراسان جنوبی

شهر :اداره‌بنيادشهيدفردوس

زندگی نامه :

بيستم فروردين ماه 1346در روستاي آيسك از توابع شهرستان سرايان به دنيا آمد.پدرش آقا سيد ذبيح االله كشاورز بود و مادرش زهرا خانم نام داشت. وي در مركز تربيت معلم شهيد مفتح فردوس كارداني رشته آموزش ابتدايي به عنوان دانشجو پذيرفته شد. بيست و يكم بهمن ماه سال 1364در عمليات والفجر 8به عنوان تك تيرانداز در منطقه بوارين به درجه رفيع شهادت نائل آمد.پيكر مطهرش در زادگاهش به خاك سپرده شد.

وصیت نامه :

( فليقاتل فى سبيل الله الذين يشرون الحياة الدنيا و بالاخرة و من يقاتل فى سبيل الله فيقتل او يغلب فسوف نؤتيه اجرا عظيما ). « 1 »
به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و پناه بى‌پناهان و فرياد رس در راه ماندگان و دردمندان و با درود و سلام بر حضرت محمد خاتم الانبيا، اولين معصوم و با درود و سلام به پيشگاه مقدس حضرت بقية الله الاعظم روحى و ارواح العالمين له الفدا، چهاردهمين معصوم پاك و با درود وسلام بر سالارشهيدان حضرت اباعبدالله الحسين.
هم اكنون كه به حول و قوه الهى عازم جبهه‌هاى نبرد حق عليه باطل مى‌شوم هدفى جز رضاى الله ندارم و گواهى مى‌دهم كه محمد رسول و برگزيده خداست و گواهى مى‌دهم كه على ابن ابيطالب وصى و جانشين اوست و شهادت مى‌دهم كه حضرت بقية الله الاعظم دوازدهمين امام و آخرين امام مى‌باشد.
جان دادن و كربلا نديدند حسين آنان كه غمت به جان خريدند حسين
خاك تو مرا مهر نماز است حسين سوى تو مرا دست نياز است حسين
حال كه توفيق يافتم تا در ميدان مبارزه حق بر عليه باطل شركت جويم بر آن شدم كه وصيت نامه خويش را نوشته باشم شايد خداوند بزرگ توفيق عنايت كرد و اين بنده حقير را در زمره شهيدان راهش قرار داد.
وامامن كوچكترازآنم كه وصيتى كرده باشم ولى ازباب تذكربدنيست كه چندمطلب را متذكرشوم:
اولا شما اى پدر و مادر مهربانم كه برايم رنج فراوان كشيده‌ايد و مرا بزرگ نموده‌ايد هيچگاه زحمات بى‌شائبه شما را از ياد نمى‌برم و اما از شما مى‌خواهم كه چون من نتوانستم در طول زندگى‌ام فرزند خوبى براى شما باشم و بتوانم زحمات بى‌اندازه‌اى را كه برايم كشيده‌ايد جبران كنم مرا ببخشيد. پدر و مادر عزيزم، بدانيد كه من امانتى بودم از جانب خدا در دست شما و حال كه خداوند بزرگ اراده‌اش بر آن تعلق گرفته كه امانت خويش را پس بگيرد شما غمگين نباشيد زيرا شما اين امانت را در راه خوبى و به نحو خوبى تقديم ذات اقدس پروردگاركرديد و اما من نمى‌گويم كه مادرم، مهربانم و پدرم، عزيزم، گريه نكنيد زيرا همين گريه امت حزب الله بوده كه انقلاب به پا كرد و حال هم همين گريه شماست كه جوشش به پا مى‌كند و خون را در رگ غيرت و مردانگى و مسلمان بودن را در انسانها به جوش مى‌آورد تا اين طور عاشقانه به سوى مرگ مى‌شتابند. ولى از شما مى‌خواهم كه هر گاه مى‌خواسته باشيد گريه كنيد براى من گريه نكنيد بلكه به ياد مظلوميت ابا عبدالله الحسين و به ياد رنج و محنت‌هائى كه زينب در شام ويران متحمل شد و به ياد اسارت خاندان ابا عبدالله گريه كنيد زيرا ما هر چه داريم از حسين داريم.
و اما پيامم به شما ملت حزب الله كه همه ما اين جمله هميشه مد نظرمان باشد كه ما براى دنيائى ديگر آفريده شديم و اين دنيا باقى نيست پس بگوئيم بر خيراتمان بيفزائيم چون حتما دير و زود مرگ همه ما را در كام خويش مى‌گيرد و آن وقت است كه ديگر راه برگشتى نيست.
و اى جوانان، نكند در بستر بميريد كه حسين (ع) با لب تشنه شهيد شد.
( شما اى معلمين عزيز، بكوشيد كه امانت گرانبهائى كه در دست شماست و آن انسان است به نحوه احسنى پرورش دهيد و از آنها على‌ها و عمار، ياسرها و حرها و سلمانها بسازيد.
و اما از پدر و مادرم مى‌خواهم كه نزديك به يك ماه روزه قرض دارم كه ان شاء الله اگر توانستند قرضش را بدهند.
عمرى است كه مرغ دلم پر مى‌كشد اندر هوايت يا حسين كى شود مولا كه آيم كربلايت يا حسين
خم شده از داغ هجرت قامت مردان حق بسته‌اند از كين برويم خاك راهت ( بارگاهت ) يا حسين
زيرا كه آن گاه كام انسان برآورده مى‌شود كه پروردگارش از او راضى باشد و من خوشحالم كه اگر در دنيا نتوانستم رضايت پروردگار خويش را به دست آورم و به اسلام و مسلمين خدمت كنم شايد جوشش خونم و جريان خونم بر روى خار و خاشاك بيابانها براى اسلام خدمت باشد و اى كاش صدها بدن مى‌داشتم كه در راه خدا فدا مى‌كردم تا شايد خداوند گناهانم را ببخشد و از اين بنده سراپا تقصير راضى شود.
يا رب تو گواهى كه منم خسته و تنها جز ذات حقت نيست خدا ياور و همراه
بى‌يارى تو كى شود آخر دل خسته شاداب و مصفا چو حريم و لب دريا

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
« 1 » نساء / 74

 

اطلاعات شخصی شهید:

مصاحبه با افراد درجه یک شهید:

خاطرات شهید:

دلنوشته های شهید:

اشعار شهید:

آلبوم تصاویر:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *