- شهدا, شهرستان سرایان

شهید عباس زارعی مصعبی

اطلاعات شهید :

كدشناسايى  :1368654

كدبايگانى  :7509 64

نام  :عباس

نام خانوادگى  :زارعى‌مصبعى

نام پدر :حسن‌رضا

تاريخ‌تولد  :03/01/1345

ش.ش   :17

محل‌صدورشناسنامه   :فردوس

 تاريخ شهادت  :28/11/64

نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى

شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه

استان  :بنيادشهيداستان‌خراسان

شهر :اداره‌بنيادشهيدفردوس

 

زندگی نامه :

سوم فروردين ماه 1345در روستاي مصعبي از توابع شهرستان فردوس به دنيا آمد.پدرش كشاورز بود. بيست و هشتم بهمن ماه 1364در عمليات والفجر 8به عنوان خمپاره انداز در منطقه فاو براثر اصابت تركش به درجه رفيع شهادت نائل آمد

 

وصیت نامه:

(( بسم الله الرحمن الرحيم ))


(( … الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا فى سبيل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عند الله و اولئك هم الفائزون ))


(( آنانكه ايمان آوردند و از وطن هجرت گزيدند و در راه خدا با جان و مالشان جهاد كردند ، آنان را در نزد خدا مقام بلندى است و آنان بالخصوص رستگاران و سعادتمندان هر دو عالمند ))

با سلام و درود به پيشگاه امام زمان (عج) و نايب بر حقش خمينى كبير كه راه مبارزه با ظالم را به ما آموخت و با سلام و درود به شهيدان گلگون كفن از صدر اسلام تاكنون و با سلام به تمام ملت قهرمان و شجاع ايران .

چندين روز است كه جهت عمليات كه انشا الله در پيش است به خط مقدم آمدم ، خمپاره ها و توپ ها و هواپيماهاى دشمن دمادم انسان را به ياد مرگ خونين مى اندازد ، به ياد زيباترين مرگ ها ، به ياد شهادت در راه معشوق .

وه چه زيباست با سر و تن خونين ولباسى كه در راه دفاع از حريم مقدس اسلام ، خونين شده انسان به ديدار الله بشتابد .

چه زيباست انسان خاكى بر روى بال ملائك آسمانى در ملكوت اعلى سفر كند و به ديدار معشوق بشتابد .

چه زيباست انسان مانند سرور آزادگان جهان ، حسين (ع) جان بسپارد ، ولى افسوس كه خود را لايق آن نمى دانم .

ولى به هر صورت از آنجا كه بر هر انسان لازم است كه وصيت خود را بنويسد ، لذا من هم اگرچه وصيتى به آن صورت ندارم ولى به عنوان انجام تكليف ، چند كلمه اى روى اين كاغذ پاره مى نويسم .

چند سخنى كه من به عنوان وصيت دارم ، بطور كلى در سه بعد خلاصه مى شود  :

1- ابتدا سخنى با ملت مبارز و هميشه در صحنه ايران ، خصوصا فردوس و مصعبى :

 ما همه مى دانيم كه اين انقلاب عظيم اسلامى ما ، با خون هزاران هزار شهيد و دادن هزاران مفقود و اسير تا به امروز بحمد الله حفظ شده است لذا بر هر فرد ايرانى كه ادعاى مسلمان بودن را مى كند ، واجب است براى پاسدارى از حرمت خون شهيدان و پاسدارى از اين انقلاب نوپاى اسلامى ، در درجه اول كاملا مطيع و گوش به فرمان امام امت و ولايت فقه بوده و از انجام هر كارى كه به نحوى به اين انقلاب ضربه مى زند از قبيل گرانفروشى و اشاعه منكرات و غيره جدا بپرهيزيد ، در راه انقلاب از دادن جان و مال به هيچ وجه دريغ نورزيد ، زيرا كه ملت در امتحانى سخت از طرف پروردگار قرار گرفته است .

از ملت شهيد پرور مى خواهم كه با منافقين و كسانى كه مى خورند و نق مى زنند ، برخورد كنند ، زيرا اينان علفهاى هرز جامعه هستند . اجركم عند الله .

2- اما سخنى با پدر و مادر غيور و گرامى ام :

قبل از هر چيز از شما پدر و مادر گرامى ام حلاليت خواسته و از جهت اينكه نتوانستم براى شما فرزندى لايق باشم ، پوزش مى طلبم . از شما عاجزانه مى خواهم كه مبادا با گريه و سر و صدا دشمنان اسلام را شاد كنيد ، آخر مرگ غير از اين است كه ما امانتى از خداونديم و هر وقت كه مشيت او بود ، بايد اين امانت كه روح ما است ، به او برگردانيم ، پس اى پدر من ، اى كسى كه با خون دل و با زحمات طاقت فرساى خود ، مرا بزرگ كرديد و اى مادر من و اى كسى كه با شيره جان خود مرا پروراندى ، چه بهتر كه اين امانت الهى را در اين راه مقدس و با اين هدف پاك ، تقديم صاحبش كنيد .

پدر و مادر عزيزم ، خوشا به سعادت شما و ديگر پدران و مادران شهدا كه فرزندان خود را در راه اينچنين هدفى و در راه رضاى خدا ، فدا كردند و مى كنند . چه امتحانى داديد در پيشگاه خداوند متعال . انشا الله در آن جهان فاطمه زهرا از شما راضى است ، زيرا كه فرزندانتان را در راه لبيك گفتن به نداى فرزندش حسين (ع) داده ايد ، پس صبر را پيشه كنيد زيرا كه خداوند يار و معين صابرين است .

از خواهرانم مى خواهم كه حجاب اسلامى را كاملا رعايت كرده و هميشه به ياد خدا باشند ، از دعا براى امام و پيروزى اسلام فراموش نكنند و زينب وار با مشكلات مبارزه كنند . انشا الله امام زمان از همگى خشنود است .

3- و در پايان مسئله ماديات : از نظر مادى چيزى ندارم . فقط مبلغ 3000 تومان از دايى حجت الله طلبكارم و ايشان از طرفى 260 تومان از من طلبكارند كه بقيه را هر وقت كه داشتند به پدرم خواهند داد

و مقدار 700 تومان از صندوق قرض الحسنه مركز تربيت معلم قرض دارم كه آنها را هم پدرم بايد تا آخر سال 64 بپردازند .

از صندوق قرض الحسنه بانك سپه مبلغ 500 تومان طلبكارم كه آن را هم پدرم خواهند گرفت .

آلبوم تصاویر شهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *